تبلیغات اینترنتی
روانشناسی،داستان،...
روانشناسی،داستان،...
روانشناسی،داستان،...

منطقی هستید یا احساسی؟

آزمایشی ساده برای اینکه بفهمید احساستی هستید یا منطقی؟؛ من که خودم هر چی امتحان کردم، فهمیدم احساساتی هستم و هیچ‏جوره امکان پیچاندن خودم نبود! یعنی خودم را نمی‏توانستم گول بزنم و به خودم بگویم آدم منطقی‏ای هستم. با این حال از احساساتی بودنم خیلی هم خوشحالم. شما چه‏طور؟!


این آزمایش ساده به این‏گونه است:
مطابق تصویر (1) دستانتان را در حالی که انگشتان از هم فاصله دارند، بلافاصله و بدون هیچ فکری در هم گره کنید …
(مانند تصاویر (2) و (3))

اگر انگشت شست چپ مانند تصویر (2) روی انگشت شست راست قرار گرفت، شما فرد احساسی هستید و اگر بر عکس انگشت شست راست شما مانند تصویر (3) روی انگشت شست دست چپ قرار گرفت، شما فردی منطقی هستید. اگر کمی دقت کنید، درخواهیدیافت که شما تنها یک حالت انگشتان را می‏توانید به راحتی داشته باشید و اگر بخواهید حالت عکس آن را با انگشتان اجرا کنید، قدری مشکل خواهد بود. حالتی که به راحتی برای شما مقدور است، گویای نوع شخصیت شماست...

خب… حالا که فهمیدی جزء کدام دسته‏ای، می‏توانی در ادامه خصوصیات هر دسته را بخوانی:
انسان ها به دو دسته تقسیم می شوند:

الف) افراد احساسی
ب) افراد منطقی
افراد احساسی افرادی هستند که بر پایه احساسات و عواطف خود، تصمیمات مختلف زندگی‏شان را می‏گیرند. اما افراد منطقی افرادی هستند که براساس عقل و منطق و استدلال خود تصمیم‏گیری می‏کنند. افراد احساسی، نیم‏کره راست مغزشان فعال‏تر است؛ در صورتی که افراد منطقی، نیم‏کره چپ مغزشان فعال‏تر است. افراد احساسی دارای خصوصیاتی هم‏چون خلاقیت، احساسی بودن، کلی‏نگر بودن، بلندپروازی، رؤیایی و دل‏رحم بودن و … هستند. اما افراد منطقی خصوصیاتی هم‏چون: نظم، منطقی بودن، پرداختن به جزئیات، واقع‏گرا بودن، و بالا بودن قوه تحلیل و استنتاج را دارا هستند. افراد منطقی یا احساسی هر کدام به نوبه خود عالی هستند و هیچ‏کدام بر دیگری برتری ندارد. در واقع این دو گروه مکمل یکدیگر در روابط اجتماعی سالم هستند.

فواید غیرمنتظره درمان افسردگی

درمان افسردگی ممکن است موجب بازگرداندن اعتماد به نفس و تقویت ارتباطات عاطفی فرد شود.


1- خواب بهتر

افسردگی باعث می شود که از خواب خوب محروم شوید، سخت به خواب بروید و یا خیلی زود از خواب بیدار شوید. علاوه بر این، کمبود خواب می تواند افسردگی را بدتر کند.
 
درمان افسردگی می تواند خواب شما را بهتر کند.
 
2- زندگی بهتر
 
برخی از داروهای ضدافسردگی ممکن است میل جنسی را کاهش دهند. البته همیشه اینطور نیست.
 
یک مطالعه ای نشان داد که 70 درصد افراد افسرده ای که دارو مصرف نمی کردند، دچار کاهش میل جنسی شدند.
 
درمان افسردگی ممکن است موجب بازگرداندن اعتماد به نفس و تقویت ارتباطات عاطفی فرد شود.
 
3- کاهش درد
 
درمان افسردگی می تواند احساسات شما را بهتر کند و درد را کاهش دهد.
 
افسردگی می تواند درد غیرقابل تحمل را موجب گردد. تحقیقات نشان داده که بیماران دچار آرتریت و میگرن اگر افسردگی داشته باشند، احساس درد زیادی می کنند.
 
4- بهبود سلامتی
 
درمان افسردگی می تواند از بسیاری از بیماری های جدی و مزمن جلوگیری کند.
 
افسردگی می تواند عوارضی را در بدن داشته باشد.
 
یک تحقیق نشان داد که زنانی که افسرده هستند، دو برابر در معرض خطر مرگ ناگهانی ناشی از حمله قلبی نسبت به زنانی که افسرده نیستند، می باشند.
 
پس، درمان افسردگی می تواند خطرات سلامتی را کاهش دهد.
 
5- بهتر کار کردن
 
افسردگی باعث می شود که به سختی شغل خود را نگه دارید و در آن شغل بمانید.
 
اگر شما افسرده هستید، ممکن است تمرکز کمتری بر کارهایتان داشته باشید و باعث مشکلات زیادی در کارتان شود.
 
6- بهبود حافظه و تفکر
 
آیا احساس فراموشی دارید؟ آیا نمی توانید به خوبی فکر کنید؟
  
درمان افسردگی می تواند از این تغییرات جلوگیری کند و حافظه را تقویت نماید.
 
7- زندگی شادتر
 
ناراحت و عصبانی هستید؟
 
درمان افسردگی می تواند به تقویت روحیه شما کمک کند، تنش را کاهش دهد و روابط خانوادگی را بهبود دهد.
 
8- روش زندگی سالم تر
 
چرا افسردگی باعث افزایش وزن برخی افراد می شود؟ 

این به خاطر رفتار است، کمتر فعالیت می کنید و برای راحتی خود، غذا بیشتر مصرف می کنید.
 
همچنین به علت فیزیولوژیکی نیز می باشد، مقدار کم مواد شیمیایی خاص مغز می تواند ولع خوردن شیرینی ها را زیاد کند.
 
درمان افسردگی می تواند انرژی بیشتری را به شما بدهد و باعث شود که تحرک کنید و شیوه غذاخوردن خود را تغییر دهید.
 
9- هرج و مرج کمتر و کنترل بیشتر
 
هنگامی که افسردگی باعث از دست دادن انرژی می شود، می تواند خیلی سخت به نظر آید.
 
هنگامیکه هرج و مرج بیشتر شود، توانایی شما کمتر می گردد.
 
درمان افسردگی می تواند انرژی را در مواقعی که نیاز دارید، ذخیره کند و به این وسیله شما زندگی خود را تحت کنترل درمی آورید و سازمان دهی می کنید.
 
10- روابط قوی تر با دوستان و خانواده
 
درمان افسردگی می تواند روابط اجتماعی را بهبود بخشد.
 
افسردگی باعث منزوی شدن فرد می شود، اعتماد به نفس را کم می کند و احساس دوست داشتن را کاهش می دهد.
 
درمان و داروها می تواند کمک به بازگرداندن اعتماد به نفس کند.
 
هنگامی که افسرده هستید، تماس مجدد با دوستان قدیمی بسیار سخت است. اما این بخش مهمی از بهتر شدن افسردگی می باشد.
 
11- کمک گرفتن
 
برخی از افراد مبتلا به افسردگی سعی می کنند که صبر کنند و بدون درمان بهبود یابند.
 
این یک اشتباه است.
 
مطالعات نشان داده که بدون درمان، افسردگی طولانی می شود و علائم آن بدتر می شود.
 
هر چه زودتر به یک پزشک مراجعه کنید و شانس خود را برای آینده ای سالم رقم بزنید.

سروتونین ضد افسردگی است

سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است، بنابراین کمک به فرستادن پیام از یک ناحیه مغز به ناحیه دیگر می کند.


سروتونین چیست؟      

سروتونین، یک انتقال دهنده عصبی می باشد. به طور کلی، سروتونین یک ماده شیمیایی است که کمک می کند پیام های عصبی از یک منطقه مغز به منطقه دیگر بروند.
 
حدود 90 درصد ذخیره سروتونین در دستگاه گوارش و پلاکت های خونی است.

اسیدآمینه تریپتوفان در ساخت سروتونین نقش اساسی دارد.
 
 
نقش سروتونین در سلامت بدن
 
سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است، بنابراین کمک به فرستادن پیام از یک ناحیه مغز به ناحیه دیگر می کند.
 
حدود 40 میلیون از سلول های مغز، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر سروتونین می باشند. این سلول ها با خلق و خو، میل جنسی، اشتها، خواب، حافظه و یادگیری، تنظیم دمای بدن و برخی رفتارهای اجتماعی ارتباط دارند.

سروتونین دارای اثراتی بر عملکرد سیستم قلبی عروقی، عضلات و سیستم غدد درون ریز می باشد.
 
سروتونین همچنین در تنظیم تولید شیر در پستان نقش دارد.
 
نقص سروتونین باعث سندرم مرگ ناگهانی نوزاد خواهد شد.
 
 
ارتباط بین سروتونین و افسردگی چیست؟
 
بسیاری از تحقیقات نشان داده که کمبود سروتونین ممکن است بر خلق و خو تاثیر داشته و منجر به بروز افسردگی، وسواس، اضطراب، هراس و خشم بیش از حد می گردد.
  
آیا رژیم غذایی بر سروتونین اثر دارد؟
 
بله. موادغذایی وجود دارند که می تواند سطح تریپتوفان را افزایش دهند. تریپتوفان، اسید آمینه ای است که در ساخت سروتونین نقش دارد.
 
غذاهای غنی از پروتئین مانند: گوشت قرمز، مرغ و ماکیان، لبنیات و آجیل دارای مقدار زیادی تریپتوفان می باشند.
 
مصرف زیاد غذاهای پروتئینی، سروتونین را افزایش نمی دهند. هنگامیکه غذای با پروتئین بالا مصرف می کنید، هم تریپتوفان و هم اسید آمینه های زیادی را وارد خون می کنید. همه این اسیدهای آمینه برای ورودشان به مغز با هم می جنگند. در آخر مقدار کمی تریپتوفان وارد مغز می شود و میزان سروتونین را افزایش نمی دهد.
 
اما مصرف مواد غذایی غنی از کربوهیدرات، باعث آزادسازی انسولین می شود و تمام اسیدهای آمینه موجود در خون به جز تریپتوفان، جذب بدن می شوند. در نتیجه مقدار زیاد تریپتوفان در جریان خون باقی می ماند و به مغز وارد می شود و مقدار سروتونین را افزایش می دهد.
 
مصرف مقدار کافی ویتامین B6 می تواند سرعت تبدیل تریپتوفان به سروتونین را افزایش دهد.
 
 
آیا ورزش بر میزان سروتونین اثر دارد؟
 
ورزش موجب بهبودی خلق و خو می شود و افسردگی را درمان می کند.
 
در گذشته پزشکان می گفتند که چند بار ورزش کردن در هفته، موجب کاهش اثرات افسردگی می شود.
 
اما امروزه آنان بر این باورند که 40 دقیقه ورزش کردن باعث تاثیرات خوبی بر خلق و خو می شود.
 
برخی بر این باورند که ورزش کردن موجب افزایش مقدار سروتونین می شود، اما هنوز به اثبات نرسیده است.
 
 
مردان و زنان به مقدار مساوی سروتونین دارند؟
 
مردان سروتونین بیشتری از زنان دارند، اما این اختلاف ناچیز است. به همین دلیل زنان بیشتر دچار افسردگی می شوند.
 
زنان دارای کمبود سروتونین دچار اضطراب و اختلالات خلقی می شوند.
 
مردان دارای کمبود سروتونین دچار اعتیاد به الکل، اختلال بیش‌فعالی و اختلال کنترل انگیزه می شوند.
 
هورمون های زنانه نیز بر مقدار سروتونین موثرند و ممکن است برخی عوارض را آشکار و یا بدتر کند. زمانی که هورمون های جنسی دائما در حال تغییر هستند، این عوارض آشکار می شوند. این زمان ها عبارتند از: دوران پیش از قاعدگی و یا بعد از زایمان و یا دوران یائسگی.

هورمون جنسی مردان تا میانسالگی ثابت است و بعد به تدریج کاهش می یابد.
 
آیا زوال عقل و آلزایمر بستگی به میزان سروتونین دارد؟
 
برخی تحقیقات نشان داده که با افزایش سن، فعالیت انتقال دهنده های عصبی کم می شود.
 
در سال 2006 پزشکان دریافتند که مقدار سروتونین در مغز بیماران دچار آلزایمر کم می باشد. این کاهش مقدار سروتونین به علت کاهش گیرنده های سروتونین می باشد و باعث کمبود حافظه در این بیماران می گردد.
 
هنوز هیچ شاهدی مبنی بر افزایش مقدار سروتونین و جلوگیری و یا تاخیر بیماری آلزایمر یافت نشده است.
 
سندرم سروتونین چیست؟
 
عموما داروهای ضدافسردگی بی خطر می باشند. ولی برخی از عوارض این داروها به نام سندرم سروتونین خوانده می شود.
 
هنگامیکه میزان سروتونین در مغز بسیار زیاد باشد، سندرم سروتونین رخ می دهد.
 
اغلب هنگامی که دو یا چند دارو که بر میزان سروتونین اثر می گذارند، با هم و در یک زمان مصرف شوند، این سندرم اتفاق می افتد. برای مثال اگر داروی میگرن به نام Triptans را همراه با داروی ضدافسردگی مصرف کنید، مقدار سروتونین افزایش می یابد.
 
علائم می تواند طی دقیقه و یا چند ساعت شروع شود و شامل: بیقراری، هذیان، تند شدن ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، عرق کردن، از دست دادن هماهنگی بدن، گرفتگی عضلات، تهوع، استفراغ، اسهال و تغییرات سریع فشار خون باشد.
 
این سندرم می تواند خطرناک باشد و باید سریعا به پزشک مراجعه کرد.
 
درمان شامل: خارج کردن دارو از بدن، تزریق مایعات در رگ، شل کننده عضلانی و دارو برای جلوگیری از تولید سروتونین است

تست شناخت شخصیت با سازهای موسیـقی!

کدامیک از این سازها را به بقیه ترجیح می دهید؟! سنتور؟ گیتار؟ پیانو؟ سه تار؟ ارگ؟ ویولون؟ دف؟ آکاردئون؟ یا ، شیپور ؟ با خواندن توصیفات زیر چندان مشکل نیست که بتوانید شخصیت خود را محک بزنید ...

سنتور: رفتار شما بسیار دلنشین است اما گاهی دیگران را از خود می رنجانید و این به دلیل شرایطی است که برای شما به وجود می آید. همیشه فکر می کنید که دیگران شما را درک نمی کنند اما این قضاوت در برخی موارد اشتباه است. یک نکته ی مهم دیگر این است که برای رسیدن به مقصد باید صبر پیشه کنید و جالب تر آنکه خود نسبت به این موضوع آگاه هستید.

گیتار: به اصطلاح شما فردی سرزنده و فعال هستید. در ارتباط خود با دیگران به دنبال واژه های درشت نمی گردید. شاید گاهی برای صحبت کردن از احساسات خود دچار مشکل می شوید ولی سعی کنید تا از آنچه هستید راحتتر باشید. کلام شما ساده اما دلنشین است و یکی از ویژگیهای شما آن است که اگر کسی را دوست بدارید نمی توانید به راحتی او را فراموش کنید. روابط اجتماعی مناسبی دارید و به شب های پر ستاره علاقه مندید.

پیانو: شما شخصیت آرامی دارید. تفکر منحصر به فرد شما، شما را از دیگران متمایز می کند. آرزوهای شما یا خیلی دور هستند یا خیلی نزدیک و بین این دو ستاره ای از آرزو برای شما چنان نمی درخشد که نظر شما را جلب کند. تخیل زیبایتان توانایی آنرا دارد تا به حقیقتی دست یافتنی و ملموس تبدیل شود حتی اگر دیگران آن را تأیید نکنند.

سه تار: اندیشه های عارفانه ای دارید. به آینده بسیار می اندیشید و آنچه در اطراف شما می گذرد برای شخصیت شما اهمیت کمتری دارد. در اثبات حسن نیت خود سعی و تلاش می کنید و در بعضی مواقع دست از آن برمی دارید. انسان مستعدی هستید و این به آن معناست که با کمی تلاش می توانید به قله های دست نیافتنی، برسید. البته بسیار خیال پرداز نیستید و دنیای ذهنی شما یک دنیای دست یافتنی است.

ارگ: شما یک فرد کاملا احساساتی هستید. با آنکه در بعضی مواقع آنرا بروز نمی دهید اما به این فکر می کنید که آیا کسی که دوستش دارید نیز به شما می اندیشد؟ بدانید که او نیز شما را تا حد امکان دوست دارد. حس و نوع عشق شما از عشق های صادقانه است که شاید برای کمتر کسی اتفاق بیفتد.

ویولون: شما فردی بسیار زیرک و باهوش هستید و متوجه نکاتی می شوید که دیگران از آنها غافلند. به زبان ساده یعنی مو را از ماست می کشید. باید در مسیر زندگی خود پا پیش بگذارید تا بتوانید موفق شوید و قبل از انجام هر کاری درباره ی آن بیندیشید تا موقعیت های خوب را شکار کنید. غرور شما قسمتی از شخصیت شماست پس نه به راحتی آنرا زیر پا بگذارید و نه آنرا سر سختانه برای خود حفظ کنید.خوشبختی شما در گرو استفاده ی به موقع از لحظه هاست، لحظه و زمان را از دست ندهید.

دف: از ارتباط با خداوند لذت می برید و این امر نشأت گرفته از اندیشه های عارفانه ی شماست. در ذهن و افکار خود به سیر و سفر می پردازید و این سفر نه به معنای سفر از شهری به شهر دیگر، بلکه از عالمی به عالم دیگر است. شما دوست دارید که در آن عالم لحظاتی را سپری کنید، در آنجا بغض خود را بشکنید و خالصانه با خدای خود حرف بزنید. شاید فکر می کنید خدا شما را فراموش کرده است اما خدا بندگانش را هرگز فراموش نمی کند.

آکاردئون: وجود شما سراسر از عشق است و شما عاشق دوست داشتن هستید. آنچه که شما گم کرده اید و به جستجوی آن می پردازید درون شما وجود دارد. به اطراف خود بیشتر توجه کنید، گم کرده ی شما بسیار نزدیک به شماست، سعی کنید مهار زندگی خود را در دست داشته باشید تا آن را بیشتر رام کنید.

شیپور: شما یک انسان خوش نشین هستید. دیگران فکر می کنند به راحتی می توانند به درون شما پی ببرند اما به واقع خلاف این موضوع است. با آنکه به طور غیر مستقیم در حل مسائل خود از دیگران کمک می گیرید اما سعی کنید تا از اندیشه های دیگران نیز به طور مستقیم بیشتر استفاده کنید!

8 راه برای تقویت حافظه

1-مکالمه و حرف زدن

هنگامی که شما با یک نفر مشغول صحبت کردن هستید، احساس رضایتمندی می کنید. تحقیقاتی در دانشگاه میشیگان راجع به انواع مختلف ارتباطات کلامی و اثر آنها بر روی مغز انجام گرفته است. این تحقیقات نشان داده که صحبت های منفی هیچ فایده ای ندارند. در حالی که اگر مکالمه ای مفید صورت گیرد، افراد مکالمه کننده عملکرد اجرایی و ادراکی خوبی را به دست می آورند و این عملکردها همان حافظه می باشد.

تحقیقات دیگری بر روی مکالمات سودمند و معنی دار انجام شد و محققان به این نتیجه رسیدند که فرد مکالمه کننده بیشتر سعی می کند که فکر طرف مقابل را بفهمد و حتی صحبت های بعدی را حدس بزند که این کار باعث تحریک منطقه ای در مغز می گردد که وابسته به حافظه است.

2- نداشتن استرس

آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که به آشپزخانه بروید و از خودتان بپرسید که چرا من اینجا هستم و چه کاری می خواستم انجام دهم؟ این یکی از مشکلات رایج حافظه می باشد که از استرس منشا می گیرد.

هنگامی که شما استرس دارید، هورمون کورتیزول در مغز افزایش می یابد و حافظه کوتاه مدت را از بین می برد

پس بهتر است به مغزتان آموزش دهید که در صورت مواجهه با استرس و عصبانیت، بهتر عمل کند. مدیتیشن و تنفس عمیق باعث دوری از استرس و آرامش فرد می گردد.

3- یادگیری یک زبان دیگر

محققان به این نتیجه رسیده اند که یادگیری یک زبان جدید بر روی قدرت حافظه اثر فوق العاده زیادی دارد. تحقیقات نشان داه است افرادی که با بیشتر از دو زبان صحبت می کنند (مثلا فارسی و ترکی)، کمتر قدرت حافظه خود را در طول زندگی از دست می دهند.

در ضمن هر چه قدر تعداد زبان هایی که فرد می تواند با آنها صحبت کند بیشتر باشد، کاهش حافظه کمتر است؛ برای مثال، فردی که به 4 زبان و بیشتر می تواند صحبت کند، نسبت به فردی که به 2 زبان صحبت می کند، پنج بار کمتر دچار مشکلات حافظه می گردد. و یا فردی که به 3 زبان حرف می زند، نسبت به فردی که به 2 زبان حرف می زند، سه بار کمتر دچار مشکلات فهمی می گردد.

پس از همین امروز تصمیم بگیرید یک زبان دیگر را هم بیاموزید تا حافظه تان قوی تر گردد.

4- نوشیدن آب چغندر

آب چغندر حافظه را تقویت می کند. آب چغندر دارای نیترات می باشد که در بدن تبدیل به نیتریت می شود و باعث تسریع در جریان خون و اکسیژن رسانی بیشتر می شود.

تحقیقات نشان داده است که دیوانگان و افرادی که قدرت فهم کمی دارند، فاقد اکسیژن در منطقه خاصی از مغز می باشند. نیترات می داند که کدام قسمت از بدن نیاز به جریان خون بیشتر و اکسیژن بالاتری دارد. پس این نظریه ثابت شد که غذاهای غنی از نیترات مانند: چغندر، کلم، کرفس و اسفناج می توانند قدرت فهم را افزایش دهند و باعث تقویت مغز و فکر گردند.

5- رژیم غذایی مدیترانه ای

رژیم غذایی مدیترانه ای سرعت کاهش فهم و حافظه را در افراد بزرگسال کم می کند. به طور کلی، افرادی که بیشتر از سبزیجات تازه، حبوبات، روغن زیتون و ماهی استفاده می کنند، کمتر دچار کاهش فهم می شوند.

6- وقفه تنفسی در خواب (آپنه خواب)

آپنه خواب باعث بیدار شدن فرد در نصف شب می گردد. اگر این مشکل را درمان نکنید، باعث خواب آلودگی و فراموشی می گردد. افراد مبتلا به آپنه از اکسیژن کافی محروم هستند که این امر، بر روی قشر خاکستری مغز (بافت عصبی مغز) اثر منفی می گذارد. بیشترین اثرات منفی نیز در قسمت حافظه می باشد.

7- بیماری قلبی

اگر شما دارای کلسترول بالا و فشار خون بالا باشید، علاوه بر احتمال بروز بیماری های قلبی در شما، مغزتان نیز در معرض خطر قرار دارد. 10 تحقیق در انجمن اعصاب شناسی در امریکا انجام شد و نشان داد افرادی که در معرض خطر بیماری قلبی وجود دارند، دارای نقصان عملکردهای ادراکی هستند و برعکس.

8- ورزش مغز

مغز نیز همانند عضلات، نیاز به ورزش دارد. اگر آرنج دست چپ تان به مدت 6 ماه بی تحرک باشد، برای آن چه کار می کنید؟ مغز نیز همانند آن است.
بهترین راه برای تقویت حافظه، استفاده روزانه از آن است؛ برای مثال اگر برای شما حفظ کردن شماره های تلفن سخت است، برای حفظ کردن آنها وقت بگذارید. بعد از چند وقت می بینید که تمام شماره های تلفن را حفظ هستید

برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد

نیمه تاریک مؤدب بودن

مؤدب بودن و به دیگران احترام گذاشتن در واقع خصوصیتی پسندیده است، اما در مواقع حساس می‌تواند تأثیر عکس داشته باشد و پیامدهای ناگواری را به همراه آورد. زیرا این خصلت می‌تواند موجب سوءتفاهم شود و حتی در مواردی مرگبار باشد.

  

بیست و نه سال پیش خلبان هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ بدون اینکه متوجه لایه‌ی یخ روی بال‌های هواپیما شود منتظر دریافت اجازه پرواز بود. اما کمک‌خلبان که لایه‌ی یخ را دیده بود، به جای اینکه به‌طور مستقیم خلبان را از وجود مقدار زیادی یخ روی بال‌ها و بخش‌های دیگر هواپیما آگاه کند، تلاش می‌کند به طور مؤدبانه و مبهم به خطر اشاره کند.
 
کمک خلبان کاملا به این نکته آگاه بود که پرواز با هواپیمای یخ‌زده خطر مرگ به همراه دارد. اما چرا او نتوانست در این شرایط حساس حرف خود را واضح‌تر بیان کند؟ ظاهرا او نمی‌خواسته به خلبانی که رتبه‌ای بالاتر از او دارد، بی‌احترامی کند و بی‌توجهی او را مورد انتقاد قرار دهد.
 
نتیجه این مکالمه ناقص و مبهم این بود که هواپیما در فرودگاه ویرجینیا مدت کوتاهی پس از بلند شدن سقوط می‌کند. در جریان این حادثه ۷۸ نفر جان خود را از دست می‌دهند، از جمله خلبان و کمک‌خلبان.
 
نقش ادب در زندگی روزمره
 
اتفاقی که در اتاق خلبان این هواپیما در سال ۱۹۸۲ رخ داد  نیمه‌ی تاریک رفتار مؤدبانه را نشان می‌دهد؛ رفتاری که در زندگی روزمره مورد پسند همگان است. در واقع رعایت ادب در روابط اجتماعی نقش مهمی ایفا می‌کند و باعث می‌شود که بین افراد دلخوری و کدورت کمتر پیش آید.
 
گروه پژوهشگران فرانسوی و بریتانیایی از مرکز پژوهش‌های ملی دانشگاه تولوز در فرانسه اعتقاد دارند که هر اندازه که موقعیتی ناخوشایند باشد، انسان‌ها بیشتر به این گرایش دارند که مؤدبانه و خویشتندارانه برخورد کنند.
 
برای مثال در برخورد با فردی آشنا، گفتن اینکه مدل موهایش بد است چه سودی برای فرد دارد؟ به همین دلیل افراد بیشتر به این برخورد گرایش دارند که نظر منفی و ناخوشایند خود را پشت جمله‌ای مؤدبانه مانند "مدل موهایتان به شما می‌آید" پنهان کنند.
 
یکی از این پژوهشگران می‌گوید: «در زندگی روزمره گاهی واقعا بهتر است که در ارتباط با دیگران نظر خود را تعدیل داد.»
 
برخورد مؤدبانه در مناسبات روزمره مفید است، اما در برخی شرایط بیشتر موجت پیچیده‌تر شدن و خطرناک شدن اوضاع می‌شود. زیرا سخن گفتن مؤدبانه معمولا معنای دوپهلو دارد و افراد می‌توانند برداشت‌های مختلفی از آن داشته باشند. این نکته در اغلب موارد منجر به فهم اشتباه یا بروز سوءتفاهم می‌شود.
 
برداشت‌های مختلف از جملات مؤدبانه
 
پژوهشگران دانشگاه تولوز در جریان پژوهش خود، از صدها داوطلب خواستند که خود را در شرایطی تصور کنند که بیمار هستند و پزشک به آنها می‌گوید ناراحتی‌شان "احتمالا" شدیدتر خواهد شد.
 
نیمی از داوطلبان برداشتشان از این جمله این بود که پزشک در مورد تشخیصی که داده اطمینان کامل ندارد و به همین دلیل از واژه "احتمالا" استفاده کرده است. گروه دیگر اعتقاد داشتند که پزشک در حقیقت اطمینان دارد که درد و ناراحتی بیمار افزایش می‌یابد، اما از روی ادب و رعایت حال بیمار وضعیت بیمار را اینگونه بیان می‌کند.
 
اما نکته مثبت در گفتگو با پزشک این است که فرد به اندازه کافی وقت دارد و می‌تواند از پزشک بپرسد که منظورش دقیقا چیست. اما در شرایط اضطراری در اتاق خلبان وقت کمتری برای رفع سوءتفاهم‌ها وجود دارد.

تنهایی، ناتوانی و ضعف احساساتی هستند که افراد مسن باید پس از پشت سرگذاشتن مراحل پرتکاپوی زندگی خود با آن دست و پنجه نرم کنند. این روند گاه با افسردگی همراه می‌شود اما پزشکان برای این دوره توصیه‌هایی دارند.

 
 

 

همه پیر می‌شوند اما تجربه‌ی دوران کهولت به ندرت برای کسی نشاط آفرین است.  در دوران بازنشستگی تأثیر اجتماعی فرد از بین می‌رود. از دست دادن مسئولیت و نداشتن آینده، گاه برای  شخصیت افراد سالمندعواقب سنگینی  به بار می‌آورد.
 
کسانی که مجبورند  در دوران کهولت با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنند یا آنها که شریک زندگی خود را  از دست داده‌اند،  به طور میانگین  در معرض خطر جدی ابتلا به افسردگی قرار دارند.
 
تنهایی؛ یکی از دلائل بروز افسردگی
 
در آلمان دو سوم افراد بالای ۶۵ سال تنها زندگی می‌کنند. به عقیده متخصصان، این دسته بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند.
 
نکته هشداردهنده‌ی دیگر این است که در این میان ۴۰ درصد از خودکشی‌ها در میان مردان بالای ۶۰ سال رخ می‌دهد و دقیقا همین گروه به ندرت حاضر به مراجعه به پزشک یا روانشناس برای درمان است. در بین زنان نیمی از آنها که بالای ۶۰ سال سن دارند به خودکشی دست می‌زنند.
 
کمبود متخصص در زمینه طب سالمندی
 
در حال حاضر آلمان در جدول پیرترین ملت‌ها در جهان جایگاه دوم را دارد. با توجه به شمار روزافزون افراد مسن، تعداد کسانی هم که مبتلا به ناراحتی‌های روحی هستند در حال افزایش است. اما برای رسیدگی به اینگونه بیماران به اندازه کافی متخصص در زمینه طب سالمندی (Geriatrics) وجود ندارد.
 
راینهارد لیندنر (Reinhard Lindner) سال‌هاست به‌عنوان پزشک در مرکزی درمانی برای افراد مستعد خودکشی  به عنوان پزشک متخصص طب سالمندی کار می‌کند. او می‌گوید: « سالمندان معمولا در زمینه مراجعه به پزشک، احساس محذوریت بیشتری دارند و به همین دلیل به ندرت پیش می‌آید که خود تصمیم بگیرند برای درمان نزد روان‌شناس بروند.»
 
افرادی که بالای ۸۰ سال سن دارند و شخصیت آنها در دوران نازی‌ها شکل گرفته است، بیشتر از دیگران از بیماری‌های روحی می‌ترسند و آن را تهدید‌آمیز و خطرناک می‌دانند.
 
بنا به گفته لیندنر آنها گمان می‌برند که اینگونه مشکلات را هر کس باید خودش حل کند. آنها حتی در برابر پزشکان خود هم برخوردی کاملا متفاوت دارند.
 
برخی از آنها به لیندنر از ترس و نگرانی خود گفته بودند که مبادا با طرح مشکلات روحی‌شان به مناسبات خوبی که با پزشک ایجاد کرده‌اند، آسیب برسانند.
 
افراد سالمندی هم که تحت تأثیر تربیت رایج در دوران پس از جنگ آلمان هستند، به خود این اجازه را نمی‌دهند که درباره‌ی خودکشی صحبت کنند، حتی زمانی که مدت‌هاست به این قضیه فکر می‌کنند. لیندنر در مورد این دسته از سالمندان می‌گوید: «به آنها از دوران کودکی آموزش داده شده که هیچگاه تسلیم نشوند.»
 
احتیاط در تجویز داروهای ضد افسردگی برای سالمندان
 
پزشکان در مورد بیماران سالمند مبتلا به افسردگی  توصیه می‌کنند که تجویز دارو به خوبی مورد بررسی قرار گیرد، زیرا سالخوردگان به دلیل ناراحتی‌هایی مختلف ناشی از کهولت سن، معمولا روزانه مقادیر زیادی دارو مصرف می‌کنند.
 
الکساندر اشپاوشوس (Spauschus Alexander)، مدیر بخش روانپزشکی کلینیکی در هامبورگ می‌گوید: «گاهی اوقات از روی ناآگاهی، تأثیر داروهای مختلف روی یکدیگر نادیده گرفته می‌شود و همین نکته می‌تواند باعث بروز افسردگی شود.»
 
به عقیده او پزشکان دقیقا به همین دلیل باید هنگام تجویز دارو دقت بیشتری کرده و برای بیماران سالمند دوز کمتری از دارو را تجویز کنند.
 
مشکل دیگر این است که گاهی این بیماران بدون تشخیص ناراحتی، از سوی پزشک خانواده خود به انواع متخصصان معرفی می‌شوند. این بیماران تنها در موارد معدودی نزد متخصص اعصاب با قدرت تشخیص بالا در زمینه بیماری‌های روحی فرستاده می‌شوند.
 
لیندنر در این مورد می‌گوید: «پزشکان خانواده باید آگاه باشند که تنها مشاور افراد سالمند هستند»، زیرا آنها در بسیاری موارد تنها زندگی می‌کنند و کسی را ندارند که با او مشورت کنند.

قدرت باورهاى خود را دست کم نگیرید

دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر کیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در «‌هاروارد یونیورسیتی » انجام دادند.نتیجه این تحقیقات بسیار جالب است:
 
80 پیرمرد و 80 پیرزن را براى این پروژه انتخاب کردند .یک شهرک را به دور از هیاهو برابر با 40سال پیش ساختند .غذاهای 40سال پیش در این شهرک پخته میشد .خط روی شیشه‌های مغازه‌ها ، فرم مبلمان ، آهنگها ، فیلم‌های قدیمی ، اخباری که از رادیو و تلویزیون پخش میشد ، را مطابق با 40 سال قبل ساختند . بعد این 160 نفر را از هر نظر آزمایش کردند .
 
تعداد موی سر ، رنگ موی سر ، نوع استخوان ، خمیدگی بدن ، لرزش دستها ، لرزش صدا ، میزان فشار خون ... بعد این 160 نفر را به داخل این شهرک بردند ، بعد از گذشت 5الی 6ماه کم کم پشتشان صاف شد ، راست می‌ایستادند ، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت ، لرزش صدا خوب شد ، ضربان قلب مثل افراد جوان ، رنگ موهای سر شروع به مشکی شدن کرد ، چین و چروکهای دست و صورت از بین رفت ...
 
علت چه بود ؟

خیلی ساده است .آنها چون مطابق با 40سال پیش زندگی کردند ، باور کرده بودند 40سال جوانتر شده اند .
 
انسانها همان گونه که باور داشته باشند می‌توانند بیندیشند .باورهای آدمی است که در هر لحظه به او القا میکند که چگونه بیندیشد .
 
اصولا فرق بین انسانها ، فرق میان باورهای آنان است .انسانهای موفق با باورهای عالی ، موفقیت را برای خود خلق میکنند.انسانهای ثروتمند ، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند که با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال کسب ثروت میروند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود میرسند .
 
قانون زندگی قانون باورهاست .باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است .توانمندی یک انسان را باورهای او تعیین می‌کند .
 
انسانها هر آنچه را که باور دارند خلق میکنند . باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی میسازند . زیرا باورها تعیین کننده کیفیت اندیشه‌ها ، اندیشه‌ها عامل اولیه اقدامها و اقدامها عامل اصلی دستاوردها هستند .

جلوگیری از حملات اضطرابی

اضطراب عبارت از یک احساس ناراحت کننده و مبهم از ترس، وحشت یا احساس خطر با منشا ناشناخته است که بر فرد مستولی می‌شود.

متخصصان روانشناسی بالینی در مرکز پزشکی مایوکلینیک در سایت رسمی این مرکز به چند نکته مهم و مفید برای پیشگیری از حملات اضطرابی اشاره کرده‌اند که به قرار زیر است:

- از مصرف خوراکی‌های کافئین‌دار مانند الکل، قهوه، چای، کولاها و شکلات خودداری کنید چون کافئین شما را در یک حالت تحریک پذیری بالا قرار می‌دهد.

- از سیگار کشیدن جدا خودداری کنید زیرا نیکوتین موجود در سیگار سبب افزایش تحریک پذیری فیزیکی و فیزیولوژیکال می‌شود. همچنین استعمال سیگار سبب افزایش انقباض عروقی و افزایش کارکرد قلبی می‌شود.

- انجام ورزش روزانه می‌تواند بسیار مفید و کمک‌ کننده باشد حتی یک پیاده روی کوتاه اطراف آپارتمان می‌تواند در آرام نگه داشتن شما موثر باشد.

- درمانهای شناخت رفتاری نیز تا حد زیادی در کنترل اضطراب و حمله‌های ترس، موثر هستند. برای این منظور ابتدا ترس و اضطراب خود را در رابطه با موقعیت خاص بشناسید و قبول کنید که شما دچار این اضطراب هستید و برای مواجهه با این موقعیت، برنامه ریزی کنید. برای مثال اگر احساس می‌کنید که دائم در خصوص مسائل مالی اضطراب دارید، یک برنامه پس انداز را برنامه ریزی کنید و یا بودجه‌ای را بطور مجزا برای این موارد در نظر بگیرید. هم‌چنین در مشکلات قبلی خود باقی نمانید. تغییراتی ایجاد کنید که احساس راحتی بیشتری داشته باشید و به خودتان فرصت دهید که مشکلات را پشت سر بگذارید.

- با بدن و جسم خود مهربان باشید.

- تنش‌های خود را با ورزش سنگین و ماساژ از بدن خود خارج کنید.

- از تکنیکهای آرام سازی (رلکسیشن) استفاده کنید.

- به اندازه کافی استراحت کنید و اگر در خواب مشکل دارید حتما برای درمان آن به پزشک مراجعه کنید.

- فکر خود را با کار و تفریحات سالم و مفید مشغول نگه دارید.

- برای لذت بردن بیشتر از لحظات خود به دیدن یک فیلم کمدی، پیاده روی و یا کوهنوردی بروید.

- برنامه ریزی روزانه داشته باشید، داشتن کار بیش از حد و یا بیکار بودن در طی روز می تواند به اضطراب شما بیفزاید.

- علائم اضطراب خود را یادداشت کنید و گاهی به دوست صمیمی خود آنها را بازگو کنید چون گاهی مواقع گفتگو کردن با یک دوست به میزان قابل توجهی از اضطراب شما می کاهد.

- در کارهای گروهی و گروه‌های اجتماعی شرکت و یا بطور داوطلبانه به دیگران کمک کنید.

 
 
+ 268
رای دهید
- 16

آدم‌های موفق 30 فرق دارند

شرق: از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.

1- فرصت‌هایی را می‌بینند و پیدا می‌کنند که دیگران آنها را نمی‌بینند.

2- از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.

3- روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند.

4- هوشیارانه و روشمندانه موفقیت‌شان را می‌سازند، در زمانی که دیگران آرزو می‌کنند موفقیت به سراغ‌شان‌ آید.

5- مثل بقیه ترس‌هایی دارند ولی اجازه نمی‌دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

6- سوالات درست را به شیوه صحیح از خود می‌پرسند. سوال‌هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می‌دهد.

7- به ندرت از چیزی شکایت می‌کنند و انرژی‌شان را به خاطر آن از دست نمی‌دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی‌بافی و بی‌ثمر بودن است.

8- سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟- آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می‌گیرند.

9- وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت‌شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت‌شان پیدا می‌کنند و بیشتر از ظرفیت‌شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می‌کنند.

10- همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه‌ریزی کرده و فکر می‌کنند تا وقتی که کارشان را انجام می‌دهند استرس کمتری داشته باشند.

11- خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند.

12- بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت‌انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می‌کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی‌گذارند زندگی‌شان اتوماتیک‌وار سپری شود.

13- به‌وضوح و دقیقا می‌دانند که چه چیزی در زندگی می‌خواهند و چه نمی‌خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی می‌کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.

14- بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می‌کنند.

15- در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی‌کنند و زندگی‌شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی‌دهند.

16- آنها دانش‌آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می‌کنند.
آنها از راه‌های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می‌گیرند.

17- همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.

18- دقیقا می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی‌شان را با از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن از دست نمی‌دهند.

19- ریسک‌های حساب‌شده‌ای انجام می‌دهند؛ ریسک‌های مالی، احساسی و شغلی.

20- با مشکلات و چالش‌هایی که برایشان پیش می‌آید سریع و تاثیرگذار روبه‌رو می‌شوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی‌کنند. با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می‌برند.

21- منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی‌مانند تا آینده‌شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می‌سازند.

22- وقتی بیشتر مردم کاری نمی‌کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می‌کنند.

23- بیشتر از افراد معمولی روی احساسات‌شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ‌گاه برده احساسات‌شان نمی‌شوند.

24- ارتباط‌گرهای خوبی هستند و روی رابطه‌ها کار می‌کنند.

25- برای زندگی‌شان برنامه دارند و سعی می‌کنند برنامه‌شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه‌ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.

26- در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می‌خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می‌فهمند.

27- ارزش‌های زندگی‌شان معلوم است و زندگی‌شان را روی همان ارزش‌ها بنا می‌کنند.

28- تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می‌دانند که پول و موفقیت مترادف هم نیستند. آنها می‌دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی‌ها خیال می‌کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته‌اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.

29- اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده‌اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می‌روند که کمتر کسی می‌تواند برود، شاد می‌شوند.

30- از خودشان مطمئن هستند.

موضوعات
پيوندها